• وبلاگ : چشمهايم براي تو ... !!!
  • يادداشت : نگو نميدوني ...!!!
  • نظرات : 4 خصوصي ، 42 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3      
     

    باد مي آمد ...! بوسه ات را با خود برد...! نگاهت در کوچه راههاي کوچ ، از دوردستهاي يادهايم به کجا رفت ...؟ در آن همه انتظار ...!!

    آيا در آخرين کلامت تنها نام من بود ...!~ دلم امشب هم باراني است ~ امشب هم باراني است .... امشب هم ...~

    آندم كه از انديشه و غوغاي اين جهان برونيم، خداوند در زيبايي وصف‌ناپذيري بر ما جلوه‌گر مي‌شود.

    + تداعي 
    سايت خوبي داريد تركيب بندي رنگهاخيلي قشنگهبهتون تبريك مي گم .

    هميشه

    با هميشه

    در انتظار نيامدنت

    سکوت مي کنم

    و از تو ... .

    مي آيي ؟

    نمي دانم اما

    خوب مي دانم که نمي آيي

    و اين قصه را به هيچکس نمي گويم

    حتي به تو .

    امروز چقدر انتظار نيامدنت را

    کشيده ام .

    باور کن شايد ، باور نکني

    در ازدحام اين همه

    هميشه

    با هميشه

    در انتظار نيامدنت

    سکوت مي کنم

    و از تو ... .

    مي آيي ؟

    نمي دانم اما

    خوب مي دانم که نمي آيي

    و اين قصه را به هيچکس نمي گويم

    حتي به تو .

    امروز چقدر انتظار نيامدنت را

    کشيده ام .

    باور کن شايد ، باور نکني

    در ازدحام اين همه آدم

    س

    هميشه

    با هميشه

    در انتظار نيامدنت

    سکوت مي کنم

    و از تو ... .

    مي آيي ؟

    نمي دانم اما

    خوب مي دانم که نمي آيي

    و اين قصه را به هيچکس نمي گويم

    حتي به تو .

    امروز چقدر انتظار نيامدنت را

    کشيده ام .

    باور کن شايد ، باور نکني

    در ازدحام اين همه آدم

    سخن گفتن را فراموش کرده ام .خن گفتن را فراموش کرده ام . آدم

    سخن گفتن را فراموش کرده ام .

    واي از روزي كه آهي از دلي در آيد و من يا تو مصبب آن باشيم...
    نگو نميدوني وقتي که نيستي گريه شده کار اين دل عاشق شب و روز ... !!
    سرگرمي تو ... شده بازي با اين دل غمگين
    اگر سرگرمي من بازي با آن دل غمگين نباشد، چه كند؟
    همه زندگي يك بازي بيش نيست برنده كسي است كه راه و رسم بازي را بداند

    هنوز يه چيزي کم دارم .... ~

    يه چيزي مثل دلواپسي مثل دوباره گم شدن ... يه جايي پشت بي کسي , هنوز به فکر گفتنم ... به فکر زير و رو شدن اما يه چيزي کم دارم .

    حيف چشماي من يه ماه ياور من ... حيف چشماي من يه ماه با دل من ... ~

    گر روزگار نخواهد يه ماه ياور من ... گر روزگار نخواهد يه ماه با دل من ... ~

    رفتي و تنهام گذاشتي ...توي يک دنياي کوچيک ..رفتي و بي تفاوت به غريبه دل سپردي.. ديدمت با يار ديگر .. ولي چشمام همدلي داد که ببينم بيخوابه تا بشينم سر راهت ... ~

    براي قصه گو شدن ميخوام دوباره تب کنم ... گر بگيرم نفس نفس ... با يک ترانه گل کنم تازه بشم همين و بس ... اما يه چيزي کم دارم ... چيزي به رنگ چشم تو , غم غريب يک سفر , غم قشنگ چشم تو ... ميخوام دوباره گم بشم تو کوچه هاي بچگي ... ميخوام منم تازه بشم ...~

    امشب شب بي کسيه يکي به دادم برسه ~ تنهاترين مرد زمين امشب به آخر ميرسه ~ امشب شب تنهاييه سر رو زانو ميزارم ~ آخه تو اينجا نيستي و غزل غزل گريه دارم ~ غزل غزل گريه دارم ~ غصه نشسته رو دلم هنوز براي شونه هات ارزش اشک و قائلم ~ حرفي نزن چيزي نگو ~ فقط بزار گريه کنم ميخوام با بارون چشام فاصله رو پر بکنم~ حرفي نزن چيزي نگو ~ فقط بزار گريه کنم ميخوام با بارون چشام فاصله رو پر بکنم ~

    در ميان من و تو فاصله هاست .

    گاه مي انديشم ٬

    ــ مي تواني تو به لبخندي اين فاصله را برداري !

    تو توانايي بخشش داري .

    دستهاي تو توانايي آن را دارد ٬

    ـــ که مرا ٬

    زندگاني بخشد .

     <      1   2   3